شب تاریک و سنگستان و مو مستقدح از دست مو افتاد و نشکستنگه دارنده اش نیکو نگه داشتو گرنه صد قدح نفتاده بشکست
دلی دیرم دلی کزغم شکسته
چوکشتی بر لب دریا نشسته
همه گویند طاهر تار بنواز
صدا چون می دهد تار شکسته